متن سخنرانی افسانه وحدت در کنفرانس الترناتیو در شهر کلن آلمان
از این که به این کنفرانس دعوت شدم تشکر می کنم و خوشحالم که امروز در اينجا با شما هستم.
فرصتی چندان زیادی برای سخنرانی ندارم و در همین وقت کوتاه دوست دارم توقعی که از این کنفرانس دارم را همینجا در آغاز مطرح کنم. تردید ندارم که همه ما می خواهیم کاری بکنیم٬ مشکلی را از سر راه برداریم. اینکه ما امروز چه تصمیمی میگیریم و برای به ثمر رسیدن این مبارزات چه نقشه و طرحی را روی میزکار این کنفرانس میگذاریم٬ میتواند آنرا به يک اتفاق مهم در راه مبارزه برای آزادیخواهی و سکولاریسم بدل کند. تحولی تاریخی بسازد٬ برای میلیونها انسانی که گرفتار تهدیدهای ارتجاعی اسلامی هستند٬ امیدی ایجاد کند٬ راه حلی بیافریند و جهت صحیح را برای مبارزه ای جدی نشان دهد.
حتی یک مشاهده ساده نشان میدهد که آپارتاید جنسی در کشورهای اسلام زده بیداد میکند! قوانین ارتجاعی اسلامی را به ضرب و زور ارعاب و شکنجه، زندان و کشتار به جامعه تحمیل میکنند. زنان سنگسار می شوند، مورد تجاوز قرار می گیرند٬ چون ناموس خانواده اند توسط مردان خانواده به قتل می رسند. دعادختر بچه ۱۶ ساله با تائید قانون٬ با ضربات مشت و لگد و پرتاب سنگ زجرکش می شود، دختر بچه ها از ۶ سالگی شرعأ به ازدواج مردان ۳۰ سال مسن تر از خود در می آیند و مورد تجاوز، شکنجه و اذیت و آزار جنسی دائمی قرار می گیرند. دست و پای مردم را با شمشیر و تبر در روز روشن در میدانهای عمومی در کشورهای اسلام زده قطع می کنند و صدها جنایت آشکار و نهان دیگر روزانه جامعه را خون باران می کند و این مدار وحشت همچنان ادامه دارد.
ما از خودمان هزاران بار می پرسیم علیرغم این همه فجایع پس چرا هیچ چرخی از گردش نمی ایستد. چرا در این دنیای پیشرفته و متمدن نمی توان به این وحشیگری ها خاتمه داد!؟ دولتهای غربی که خود را مظهر تمدن و دموکراسی می دانند با وحشيگریهای اسلامی ــ قرون وسطايي٬ چرا تسویه حساب نمی کنند؟ چرا نهادهاي بين المللي مثلا سازمان ملل و پارلمان اروپا از کشورهائی که سنگسار جزو مجازاتهای قانونیشان است نمی خواهند که این وحشیگری را ملغي اعلام کنند؟ ارتباطات سیاسی خود را با این دولتهای خونریز قطع یا محدود نمیکنند!؟
حقیقت این است که اسلام در جهان معاصر٬ پديده اى صرفا مذهبی نیست. پديده اى سياسى و محصول معادلات سياسى جامعه بورژوائى و جدال طبقاتى ايندوره است. این پدیده ارتجاعی با دخالت و حمایت غرب در خاورمیانه در جدال با چپ برپا شد با حمایت غرب ماندنی شد.مذهب و جامعه طبقاتی لازم و ملزوم هم هستند. مذهب همیشه این رسالت را داشته است تا فقر را توجیه کند تا به طبقات اجتماعی مشروعیت بدهد. بورژوازی معاصر هم از این امر جدا نیست. نه تنها مشکلی با آن ندارد بلکه تقویتش هم میکند.
دولتهای غربی سیاستها و مماشات خود با جریان اسلام سیاسی را پشت سیاست و تز نسبیت فرهنگی پنهان می کنند٬ سازش و مدارا با دولتهای اسلامی را با این طرفند بشدت ارتجاعی توجیه می کنند. این تز٬ فرهنگ اسلامی را که بزور شلاق، شکنجه و زندان به مردم تحمیل شده را فرهنگ مردم این کشورها می دانند و می گویند زنان در اين جوامع و با اين فرهنگ و با اين سنتها، ميخواهند که سنگسار شوند و ميخواهند به ازدواج اجباري تن دهند و يا ميخواهند بدليل دفاع از ناموس خانواده به قتل برسند. سنگسار و يا ختنه زنان و قتل زنان و دختران بعنوان يک بخش فرهنگ و سنتهاي مردم اين جوامع مطرح ميشود.
با همین متد دول اروپائی باب رابطه با جمهوری اسلامی را برای مردم کشوهای خودشان توجیه میکنند٬ جمهوری اسلامی را نماینده مردم ایران می دانند و کشور ایران را اسلامی قلمداد میکنند. رسما درادبیات دیپلماسی شان از کشورهای اسلامی نام میبرند. ما کشور اسلامی نداریم! اما حاکیت و دولتهای اسلامی داریم که دنیا از گند تعفنشان به ستوه آمده است. کشور ایران اسلامی نیست. حکومت اسلامی با کشتار و سرکوب روی کار آمد و با مقاومت شدید مردم مواجه شد. همین دولتهای غربی جانیان اسلامی حاکم بر ایران را دعوت می کنند٬زیر پایشان فرش قرمز پهن می کنند و هر روز با برپا کردن بهانه ای این رابطه چندش آور را زنگ و لعاب میزنند. همه شما از سناریوی بیشرمانه گفتگوی تمدنها مطلع هستید٬ کنفرانس برلین را بخاطر دارید.
بنابراین٬ کلاسهاي تدريس قرآن در قلب اروپا کماکان میتوانند از تروریسم اسلامی تا ناموس پرستی و آپارتاید جنسی را در کشورهای اروپایی سازماندهی و رهبری کنند! دست اندازي و نفوذ مذهب و اسلام سياسي در مراکز زندگي و فعاليت مردم در قلب اروپا تقویت شود. در کشور سوئد٬ مدارس تربیت امام و مجتهد از جیب مردم و با خرج دولت دائر شود! دولت سوئد هم مثل سایر کشورهای اروپائی گروهای اسلامی و مجتهدین اسلامی را نماینده مردم مهاجر می داند و می خواهد مشکل قتل های ناموسی و دیگر مشکلاتی که بسیاری از مهاجرین در سوئد را گریبانگیر کرده با تربیت امام سوئدی حل کند. به این ترتیب تحقیر و زورگوئی به زنان و جرائم ناموسی را قانونی خواهند کرد.
ما باید از چه دفاع کنیم و این کنفرانس چه چیز را باید مقابل چشم جهانیان بگیرد!؟ پیام ما به جهان مضطرب و نگران چه باید باشد؟
بخش عظیم مردم دنیا فقر را نمی پذیرند، جنگ نمی خواهند، به راسیسم و قوم پرستی گردن نمی گذارند٬ بشریت متمدن علیه بازگشت مذهب و دخالت مذهب در زندگی افراد است. انسانهای سکولار و آزادیخواه با مدارس مذهبی برای کودکان مخالفند، حجاب کودک را تحقیر و دست اندازی به حقوق کودک می دانند و خواهان برچیدن گنداب مذهب از آموزش و زندگی کودکان هستند. علیه ناموس پرستی و خواهان برابری مطلق زن و مرد هستند و این پرچمی است که اکس مسلم بلند کرده. اکس مسلم خود را نماینده این مردم درمقاله با ارتجاع هار اسلامی می داند. بخش معترص جنبش اعتراضی و سکولار این مردم است.
اکس مسلم در مقابه با این دید دول اروپائی که هویت انسانها را بر اساس مذهبشان می سنجند وهمه مهاجرینی را که از خاور میانه می آیند را مسلمان می بینند و گروه های مرتجع اسلامی را نمایندگان این مردم می دانند و مماشاتشان را با اسلام سیاسی توجیه می کنند.ایستاده است.
ما در این کنفرانس باید اعلام کنیم که در وسط میدان مبارزه با ارتجاع اسلامی می خواهیم بایستیم و جنگی را که مدتهاست آغاز کرده ایم به فرجام نهایی برسانیم. همه جهانیان امروز باید متوجه شوند که نوزادی که متولد شده حالا جوان پر قدرتی است و این فقط یک معنا دارد٬ ما باید طرف حساب رسمی این دولتها باشیم. نقش ما تاکنون مانند گروه فشار بوده است. این دیگر برای ما بشدت ناکافی است. اکس مسلم باید رسما از جلد گروه فشار بیرون بیاید و مدعی اصلی سکولاریسم و مبارزه با مذهب شود. این تصمیم؛ این کنفرانس را تاریخی خواهد کرد!
بنابراین باید چنین محاسبه کنیم که طی یک پریود تعریف شده فعالیت چند نهاد مذهبی به خاطر حضور پر قدرت ما تعطیل شده است. چند دولت اروپایی از مواضع خود در مماشات با جریانات اسلامی عقب نشسته است.
اینها آروزهای محال نیست. این نقشی است که ما باید ایفا کنیم. میلیونها مردم در جهان به چنین تشکلی نیازمندند! چشم براه تولد چنین غولی هستند. ما سرمایه و ابزار این مبارزه را داریم! خودمان! جبهه سوم٬ جهان متمدن! این سرمایه ماست! متشکل کردن و بمیدان آوردن همین نیرو ما را از گروه فشار به یک جریان قدرتمند سیاسی بدل خواهد کرد. ما نمیتوانیم وحق نداریم بیش از این میلوینها قربانی جهالت مذهبی ــ اسلامی را منتظر بگذاریم. جبهه های اصلی نبرد چشم به راه ماست.
با وجود ما نباید مذهب در زندگی مردم دخالت کند. نباید حتی یک مدرسه مذهبی در اروپا تاسیس شود. حجابی بر سر دختر بچه ای برود٬ ناموس پرستی کور٬ جان زنان و دختران را بگیرد. میدان سنگساری برپا شود!
باور کنید تا همین جای کار هم٬ ما چشم امید میلیونها انسانیم. این کنفرانس این نقش تاریخی را خواهد پذیرفت.
افسانه وحدت