ی. صفایی: پای صحبت دگراندیشان؛ گفتگو با مینا احدی

Kategorie: Meldungen Links

با توجه به رویدادهای اخیر ایران و جنبش سبز با تمام دگرگونی هایش که نه تنها ما بلکه افکار عمومی جهان، شاهد آن هستیم، پای صحبت خانم مینا احدی مینشینیم و نظریه های ایشان را با شما درمیان میگذاریم.

پای صحبت مینا احدی

1 – به نظر شما آیا خواسته­های این جنبش گسترش می­یابد یا نه؟ آیا این خواسته­ها تغییر یافتنی است یا نه؟ با توجه به مانورهایی که کروبی تا کنون از خود نشان داده و در مقابل موسوی تا حدودی سکوت پیشه کرده و در تدارک “راه سبز امید” است، این حرکات سیاسی را نسبت به خواسته­های مردم ایران چگونه ارزیابی می­کنید؟

مينا احدي: شايد بهتر است اول در مورد خود اين جنبش كمي حرف بزنم. جنبشي كه ما در ايران شاهد آن هستيم٬جنبشي است عليه كليت جمهوري اسلامي. درست است كه حركات گسترده و ميليوني در اعتراض به ” تقلب انتخاباتي” شروع شد٬ ولي اين فوران خشم و رنج و اعتراض ميليونها نفر بود كه از ” بهانه” انتخابات استفاده كردند و به خيابان آمدند و از همان روز اول گفتند ٬ مرگ بر ديكتاتور. اين جنبش عميقا ضد حكومت اسلامي و در اعتراض به همه جنبه هاي قانوني و حقوقي و فرهنگي  ارتجاع اسلامي است. مردم در طول پيشروي جنبش٬ خواستهاي خود را شفاف تر مطرح كرده و اكنون كاملا از اين توهم كه گويا اين حركت ميليوني براي بازگشت به  دوران اوليه حكومت اسلامي و يا اجراي كامل قانون اساسي ارتجاعي و كذايي اسلامي است ٬ توهمي كه  موسوي و كروبي و شركا سعي در تحميل آن دارند٬ گذشته اند. مردم به عينه و در ابعادي وسيع ديدند كه هر درجه تغيير در زندگي آنها به سرنگوني اين حكومت و ملغي شدن قانون اساسي و كل اين سيستم وحشت و سركوب گره خورده است.  كروبي و موسوي و خاتمي و همه اينها تا گنجي و مخلمباف و سازگارا و … همگي جزيي از اين حكومت اسلامي بوده اند.

بديهي است كه در سطح مقامات حكومت اسلامي و در بالاترين سطوح اين دستگاه جنايت و سركوب٬ هميشه اختلاف نظر وجود داشته وكنه اختلافات از اينجا بوده كه چگونه ميتوان از حكومت اسلامي  در مقابل مردمي كه ٬ به فقر و بي حقوقي و ستم و سركوب و قوانين ارتجاعي اسلامي معترضند ٬ ايستاد و ماند و حكومت كرد و چاپيد.  در پاسخ به اين سوال محوري ٬ اختلافاتي در بين اينها بود كه تا امروزهم ادامه دارد.  موسوي و كروبي همانگونه كه خودشان بارها گفته اند٬ وارد ماجرايي شده اند كه خودشان از قبل چنين نقشه اي را در سر نداشتند. مردم در يك بزنگاه و از يك فرصت استفاده كرده و به خيابان ريختند و گفتند ٬ سركوب و ستم و بي حقوقي و چاپيدن و زدن و بردن٬ بس است و آينده اين مبارزات دقيقا به اين موضوع ربط پيدا ميكند كه چگونه اين مبارزات ميتواند كليت حكومت اسلامي را به چالش گرفته و اين حكومت را واقعا سرنگون كند.

2 – جنبش مدنی مردم ایران، به­ویژه پس از انتخابات دور دهم ریاست جمهوری، تقریباً همه­ی طبقات مختلف را نمایندگی می­کند. هم اینک این خیزش­های گستردۀ اجتماعی، به­دستور رهبران جمهوری اسلامی توسط نیروهای سرکوبگر رژیم، خونین گشته است. وضعیت و جایگاه این جنبش را چگونه ارزیابی می­کنید؟

مينا احدي: اين جنبشي است كه يك شبه شكل نگرفته است. در ايران از سي سال قبل كه يك حكومت فاشيست اسلامي با سركوب و اعدامهاي گسترده ٬ انقلاب برحق مردم عليه ديكتاتوري شاه را شكست داد و در ادامه يك انقلاب ضد ديكتاتوري٬ ضد انقلاب اسلامي را به قدرت رساند٬ با موجي از اعتراض در جامعه روبرو شد و اين اعتراضات همواره ادامه داشته و رشد و گسترش يافته است. ما نسل انقلاب كننده عليه حكومت شاه٬ از همان روز اول شكل گرفتن اين دستگاه جنايت اسلامي ٬ به مردم هشدار داديم و از روز اول در مقابل اين حكومت ايستاديم. من به نسلي و در عين حال به جريانات سياسي تعلق داشتم كه از روز اول كه خميني جنايتكار٬ فرمان حمله به زنان را داد٬ در مقابل اينها ايستاده و در خيابان و دانشگاه و كارخانه و مدرسه عليه اينها مبارزه ميكرديم. من به نسلي تعلق دارم كه انقلاب فرهنگي سروش و شركا را به چالش گرفته و عليه اينها ايستاديم. اين جنبش عليه قوانين اسلامي٬ عليه زن ستيزي و آپارتايد و جداسازي٬ عليه حمله به كارگران و حمله به كردستان و عليه دخالت مذهب در زندگي مردم شروع شد و همواره در ايران در جريان بوده است. مردم ايران و بويژه زنان در ايران هيچگاه به مقررات فوق ارتجاعي اسلامي تمكين نكردند. ميخواهم بگويم جنبش امروز مردم عليه حكومت٬  في البداهه نبود و مردم ايران در يك ابعاد ميليوني همواره در حال نبرد با اين حكومت بودند٬. ما در ايران شاهد جنبش كارگري٬ جنبش جوانان براي خلاصي فرهنگي٬ جنبش زنان و جنبش همه آحاد مردم ايران مواجه هستيم كه هدف كلي آنها سرنگون كردن حكومت ضد انساني ضد زن و ضد كودك جمهوري اسلامي است. اين جنبش امروز توجه دنيا را بخود جلب كرده و خاموش شدني نيست. سوال اينست كه چه بايد كرد تا اين جنبش عميقا انسانگرانه به پيروزي برسد.

3 – سرانجام ِ اعتراض­گری مردم و این نوع رویارویی با حکومت، به نفع چه کسی و یا چه کسانی رقم خواهد خورد و چشم­انداز دمکراسی و آزادی بیان در ایران را چگونه نتیجه­گیری می­کنید؟

مينا احدي: اين جنبش تا همين امروز دستاوردهاي بزرگي داشته است. اين جنبش به خود مردم نشان داد كه چقدر نيرو دارند٬ وقتي متحد شوند. نشان داد كه ميتوان حكومت تا دندان مسلح اسلامي را به چالش طلبيد و پوزه اينها را به خاك ماليد٬ به مردم در ابعادي ميليوني قدرت خودشان را نشان داد. اين جنبش نشان داد كه انقلاب عليه حكومت اسلامي امكان پذير است و انقلاب بر خلاف تبليغات دشمنان مردم ٬ ابدا مترادف با خشونت نيست٬ بلكه متمدن ترين روش سرنگون كردن حكومتهاي ديكتاتور در طول تاريخ بوده و هست. سرانجام اين مبارزات بستگي كامل به رهبري اين جنبش دارد. اين جنبش براي سرنگون كردن حكومت و دست يافتن به يك زندگي انساني است و اين امكان پذير نيست مگر اينكه بدون لكنت زبان گفته شود دست مذهب از زندگي مردم كوتاه٬ گفته شود٬ قوانين ارتجاعي اسلامي بايد گورشان را گم كنند ٬ مگر اينكه گفته شود٬ زن و مرد برابرند و هيچ آخوندي حق ندارد اين حق را از مردم سلب كند٬٬ اينها فرمان انقلاب مردم است و براي به پيروزي رساندن اين انقلاب رهبران و يا رهبري لازم است كه با اين فرمانهاي انقلابي اين جنبش را به سوي پيروزي رهبري كند. از نظر من اين جنبش به پيروزي ميرسد و همه تلاش ما اينست كه چنين بشود. كليد پيروزي رهبري جنبش است.  

4 – تصور نمی­کنید که در این شرایط حساس، یک تشکل و یا شورای رهبری مؤثر از طیف­های مختلف جامعه که بتواند جنبش را هدایت کند، لازم است؟ به­نظر شما مکانیسم متحقق شدن آن چیست؟

مينا احدي: بنظر من كليد پيروزي و يا پيشروي اين انقلاب٬ رهبري آن است. اين رهبري بايد بتواند خواستهاي عمومي و كلي مردم را نمايندگي كند و از اين طريق وحدتي عميق بين مردم ايجاد كند. سوال اينست كه اين مردم در ابعادي ميليوني عليه چه چيز قيام كرده اند. و به يك معنا  چه چيز را نميخواهند . كدام شعار و كدام خواست ابعادي ميليوني و عمومي دارد. از نظر من اين مردم٬ عليه فقر٬ عليه نبود آزادي بيان٬ عليه نابرابري بين زن ومرد٬ عليه دخالت مذهب در زندگي اجتماعي و در قوانين و در زندگي خصوصي خود ودر يك كلام عليه حكومت اسلامي … هستند. جرياني ميتواند مردم را متحد كند كه از اساسي ترين خواست آنها دفاع كند. اين خواست دفاع از حقوق و حرمت انساني است . دست بردن به ريشه مشكلات و فراگير بودن خواستها ميتواند وحدت ايجاد كند. اگر احزاب و سازمانهايي وجود دارند كه اين خواستها را نمايندگي ميكنند٬ بايد اين تشكلها بر محور خواستهاي مردم باهم توافق كرده و نقش ايفا كنند. ولي اگر سازماني وجود دارد كه كماكان از جمهوري اسلامي كمي بهتر دفاع ميكند٬ اگر سازماني وجود دارد كه ميخواهد تفسير بهتر از قران را حاكم كند٬ يا سازماني وجود دارد كه از اعدام دفاع ميكند و يا نابرابري كمي كمتر را بين زن و مرد را ميخواهد ٬ نميتواند در اين انقلاب عظيم نقش بازي كند و دير و يا زود حاشيه اي خواهد شد. از نظر من وحدت بايد در بين مردم ايجاد كرد و بر محور خواستهايي از اين قبيل. آزادي كامل بيان و عقيده٬ لغو مجازات اعدام و سنگسار و همه مجازاتهاي فجيع اسلامي٬ برابري كامل بين زن و مرد و …. اينجا بايد اضافه كنم كه تا امروز در مورد نفس انقلاب كردن و خيزش توده اي در بين بسياري از احزاب و سازمانها اختلاف نظر بود و خيليها انقلاب را مترادف با خشونت قرار ميدادند. امروز مردم جواب اينها را داده اند. از اين پس اختلاف اساسا روي اين موضوع متمركز است٬ كه براي به پيروزي رساندن يك انقلاب بايد قاطع و روشن حركت كرد و بايد برنامه داشت و از خواست عمومي مردم حركت كرد. من به حزبي تعلق دارم كه از روز اول عليه حكومت بوده و در عرصه هاي مختلف مبارزه كرده و اتفاقا در زمينه دفاع از انقلاب و پيش بيني و زمينه سازي اين انقلاب تلاش كرده است. ما امروز معتقديم مردم بايد به رهبري و احزابي روي آورند كه خواست آنها را نمايندگي ميكند پس امروز همه احزاب و جريانات بايد صريح و واضح صحبت كنند و بگويند از چه چيز دفاع ميكنند. بنظر من اوضاع در ايران حساس است و دقيقا به همين دليل بايد رهبري اين مبارزات قاطع و روشن و با هدف اصلي سرنگوني حكومت اسلامي باشد نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر. طبعا در اين جهات احزاب و گروههاي سياسي ميتوانند باهم همكاري كرده و روز مرگ حكومت را نزديكتر كنند.

5 – با اشاره به طیف گستردۀ دیدگاه­های مختلف، اپوزیسیون تا به­امروز موفق به تشکیل آلترناتیو نیرومند و اثر گذار نشده است، آیا در شرایط فعلی نسبت به توانایی و پتانسیل موجودِ اپوزیسیون، فضایی برای سامان­یابی یک آلترناتیو نیرومند، پیرامون یک پلاتفرم مشترک وجود دارد؟

مينا احدي: در دنياي سياست در ايران٬ بعضا حرفهايي زده ميشود و راههاي پيشنهاد ميشود كه واقعي نيست. مثلا شعار ” همه با هم” امكان پذير نيست چرا كه گرايشات مختلفي در جامعه وجود دارد و دليل آنهم اينست كه طبقات اجتماعي مختلفي در جامعه وجود دارند  و منافع اينها باهمديگر متفاوت و متضاد است. در واقعيت مثلا يك حزب مخالف دخالت مذهب در زندگي مردم نميتواند با حزبي كه كماكان از دخالت مذهب البته نوع رام شده آن در دولت و يا آموزش و پرورش دفاع ميكند٬ وحدت عمل كنند. پس در وهله اول بايد احزاب متعدد امكان ابراز وجود داشته و برنامه ها و يا نكات كليدي و مورد تاكيد خود را مطرح كنند. هر جا كه امكان همكاري باشد٬ بايد از آن استقبال كرد.  به نظر من اپوزيسيون جمهوري اسلامي ايران تا كنون٬ به عناوين مختلف در پروسه شكل گيري مبارزات مردم در ايران نقش داشته است. من نماينده يك حزب معين هستم٬ و از تاثيرات خودمان ميتوانم حرف بزنم. طبعا در بين احزاب و سازمانهاي اپوزيسيون جمهوري اسلامي اختلاف نظرات متعددي وجود دارد و ارزيابيها متفاوت است. من به حزبي تعلق دارم كه از روز اول در مقابل جمهوري اسلامي ايستاد و به اين حكومت از روز شكل گرفتن نطفه آن گفت ” نه ” اين مهم است. در مقابل فرمان يا روسري يا تو سري خميني ما مبارزه و ميتينگ سازمان داده و گفتيم نه روسري و نه تو سري ٬ وقتي بحث حجاب در ايران مطرح شد٬ نه فقط در خيابان بلكه در عرصه نظري هم گفتيم حجاب مهم است ٬ وسيله سركوب زن و در عين حال در دست اسلام سياسي و جنبش اسلامي وسيله و پرچمي است براي سركوب كل جامعه٬ در آن زمان خيليها ميگفتند حجاب مهم نيست ٬ حجاب امر زنان بورژوا است و غيره. ما در مقابل حكومت اسلامي كه فريادهاي ضد امپرياليستي آنها دهن چپ سنتي را آب انداخته بود ايستاديم وگفتيم اين حكومت ضد انقلاب بورژوا امپرياليستي است. و همين طور در مورد جايگاه مبارزه با مذهب و مذهب زدايي در جامعه و غيره و غيره. من به جرياني تعلق دارم كه از حجابسوزان دفاع كرده و هميشه فراخوان پرت كردن حجاب را داده است. ميحواهم تاكيد كنم كه تاثيرات احزاب و جنبش ها در ايران متفاوت بوده است. يك جنبه مهم كار ما در مقابله با حكومت اسلامي مبارزه با توهم اصلاحات حكومت و پديده خاتمي و دوم خرداد بوده. ما حزب سازمان دهنده كنفرانس برلين بوديم و امروز ميتوان در مورد همه اينها حرف زد و ارزيابي كرد. ما همين امروز ميخواهيم حكومت اسلامي كاملا سرنگون شود و ميخواهيم اگر حرف پلاتفرم مشترك است٬ بر محور جدايي كامل مذهب از دولت٬ آزادي كامل عقيده و بيان و … باشد.  طبعا بر محور اين خواستها اگر بتوان يك جمع بزرگتري را متقاعد و متحد كرد٬ ما از آن استقبال ميكنيم.

6 – هشت سال مدیریت اجرایی کشور در اختیار اصلاح­طلبان به ریاست آقای خاتمی بود؛ هم­اینک اما، اصول­گرایان در رأس نهادهای قانون­گذاری، قضایی و دولت قرار گرفته­اند و با منطق زور و سرکوب عریان، نقطه­نظرهای­شان را در جای جای مناسبات اجتماعی، اعمال می­کنند، آیا به­طور کلی، اصلاح­طلبان، توان به چالش کشیدن اصول­گرایان را دارند؟ چنان­چه امکان دارد، به چرایی و چگونگی تفاوت شیوه­های آن­ها نیز بپردازید.

مينا احدي: در پاسخ به اين سوال بايد بگويم٬ كه ما در مورد اختلافات نسبتا قديمي در درون حكومت اسلامي ايران حرف ميزنيم. كلماتي نظير اصلاح طلب و اصولگرا ٬ اسم سانتي مانتال جناحهايي از يك حكومت فاشيست اسلامي است كه همواره در بين آنها در مورد نحوه و چگونگي عقب راندن مردم و پس زدن اعتراضات و چگونگي ادامه حيات دادن به اين دستگاه جنايت٬  اختلاف نظر بوده است.

دوراني ” اصلاح طلبان” در قدرت بوده و من و شما را گرفته و شكنجه و بسياري از ماها را اعدام كرده اند. در فرهنگ غرب به اينها اصلاح طلب گفته نميشود بلكه بخشي از جنايتكاران كه روش آنها با ديگران متفاوت بوده و هست.

اصطلاحات در فرهنگ سياسي ايران٬ الان معناي ديگري دارد. اصلاحات و يا اصلاح طلبي در جمهوري اسلامي ايران به معناي اين بوده و هست كه چگونه ميتوان سر مردم را شيره ماليد و با روشهايي كمتر خشن٬ آنها را وادار به تمكين به حكومت اسلامي كرد. دوره خاتمي قهرمان اصلاحات در ايران ٬ صدها نفر اعدام شدند٬ قوانين همان قوانين كذايي اسلامي بود و سنگسار در جامعه در جريان بود. تنها تفاوت در عباي حرير!! خاتمي و لبخندي بود كه برلب  داشت و گفتگوي ” تمدنها” زير سايه اعدامها بود . جناح اصولگرا و يا راست حكومت ميخواهد با تجاوز و شكنجه و شوك وارد كردن به جامعه و با سركوب وقيحانه و وحشيانه بماند و بچاپد و جناح اصلاح طلب با زدن و كشتن و اعدام و كمي رنگ و لعاب مدرن و لطيف تر اين كل تفاوت اينها است.. امروز داستان اينطور شده كه مردم از اين دعواي دائمي جناحي استفاده كرده و پاي خودشان را لاي در گذاشته و كليت حكومت را به چالش گرفته اند. موسوي و كروبي وارد شرايطي شده اند كه خودشان هم نميخواستند.

موضوع مهم اما امروز اينست كه جناح ” اصلاح طلب” امروز وارد نبرد مرگ و زندگي شده است. اين دو جناح ديگر نميتوانند باهم كنار بيايند و اگر فاكتور مردم و حضور ميليوني در خيابانها كمرنگ شود٬ سركروبي و موسوي و دوم خرداديهاي حكومتي  را خواهند بريد و حكومت اسلامي شوخي ندارد. از هم اكنون كيهان شريعتمداري رجز ميخواند و خواهان دستگيري و اعدام موسوي و كروبي ٬ با همان اتهاماتي است كه دوراني اينها همه با هم  عليه چپها و معترضين بكار ميبردند ٬ كلماتي مثل ملحد و مفسد في الارض و منافق و …و …

اين جناح اكنون مجبور است براي نجات خودش ٬ مقاومت كند.  امروز اين غول عظيم  يعني مردم معترض از شيشه بيرون آمده و كليت اين حكومت را به چالش طلبيده اند. حكومت اسلامي با هر جناح و دست اش هيچ راه پس و پيشي ندارد و مردم ميروند كه كليت اين بساط را در هم بپيچند و ما در اين جهت به پيش ميرويم.

7 – چه راه­کاری را برای تداوم و رشدیابندگی این خیزش اجتماعی پیش­نهاد می­کنید؟ سه ماه از خیزش گستردۀ مردم ایران و اعتراض به تقلب انتخاباتی گذشت، زنان و مردان آزاده­ی ایران، به­ویژه جوانان، روزهای پر التهاب ِ رویاروئی با حکومت اسلامی را پشت سر گذاشتند؛ اما مردم از هم­دیگر می­پرسند که چه خواهد شد؟ نظام جمهوری اسلامی با سرکوب وحشیانه، این جنبش اجتماعی را نیز هم­چون سی سال گذشته به خون کشید و احمدی­نژاد را با تقلب بر مسند قدرت تکیه داد و بر مردم تحمیل کرد. ارزیابی شما از فرایند این خیزش گسترده در این برهه از زمان چیست و واکنش­های مردمی ایران پس از این تجربه چه خواهد بود؟

مينا احدي: آنچه كه مشخص است٬ اينكه اين حركت خاموش نميشود. اين از نظر من يك انقلاب است كه فراز و نشيب هايي خواهد داشت ولي خاموش نخواهد شد. چرا كه مردم ايران هيچ راه ديگري برايشان باقي نمانده بجز تعيين تكليف با مشتي آخوند تجاوزگر و قاتل و جاني و دزد كه زندگي را بر ميليونها نفر در اين مملكت و حتي خارج از مرزهاي ايران٬ به جهنم تبديل كرده اند. مردم ايران در يك ابعاد اجتماعي و ميليوني ديدند كه اولا با چه حكومتي طرف هستند. در جريان به اصطلاح مبارزه انتخاباتي همگان ديدند كه دعواي بين اين چهار ” كانديدا” در مورد ميزان دزديهاي كلان و يا تعداد و نحوه و سبعيت بيشتر و يا كمتر در  قتل و جناياتي بود كه انجام داده بودند. در جريان انتخابات مردم ديدند كه با دستگيرشدگان چه كردند٬. قتل و تجاوز به دختر و پسر در مقابل چشم ميليونها نفر اتفاق افتاد و همه مردم يكبار ديگر به صحت اين حرف رسيدند كه براي اينكه آب خوش از گلوي كسي پايين برود ٬ بايد حكومت اسلامي سرنگون شود. اكنون ما با مردمي طرف هستيم كه اصل حكومت را نميخواهند و نه فقط اين٬ بلكه وسيعا براي رفتن اين حكومت مبارزه ميكنند. توجه كنيد همين يك هفته اخير٬ در هيچ دانشگاهي اينها نتوانستند٬ يك روز آرام را تجربه كنند. حضور هر نماينده حكومت مكلا و يا معمم٬ با موجي از اعتراض روبرو شد ٬ و در يك كلام بايد بگويم جامعه در حال پس زدن حكومت و نزديك كردن روز سرنگوني حكومت است.  

8– شعارهایی که در حمایت و تأئید جنبش مردمی شکل گرفته، به­قدری گسترده و مختلف است که نیازی به توضیح دوباره­ی آن نیست؛ به­نظر شما چگونه می­توان این تضاد را در موقعیت کنونی حل کرد؟ آیا فکر نمی­کنید که این تضاد، بستر تضادهای بعدی را در تشکل­ها فراهم کند؟ و اگر چنین است، آیا این تضاد می­تواند به جنبش­های اجتماعی در ایران ضرر بزند؟ چه راه­کارهایی را شما پیش­رو دارید؟

مينا احدي: شعارهاي مردم پيش رفت كرده و اكنون شعارهاي اصلي ٬ عليه اعدام و زن ستيزي٬ عليه نبود آزادي بيان و عليه ديكتاتوري و براي سرنگوني حكومت است. در مواردي شعارهاي مذهبي٬ بعنوان يك وسيله دفاع از خود بكار برده ميشود٬ ولي حتي اين شعارها نيز روز به روز كمرنگتر ميشود. بنظر من بايد در اين مبارزات در مورد اينكه٬ اين جنبش عليه كليت حكومت اسلامي است و هدفش نه بازگشت به گذشته و يا دفاع از قانون اساسي حكومت٬ آنگونه كه موسوي و كروبي ميگويند٬ بلكه جارو كردن بساط حكومت اسلامي است٬ گفته و به پيش برده شود. 

9 – محدود کردن حلقۀ کروبی، به­ویژه نمایش فیلم کهریزک، بیانیه­ی یازدهم موسوی و واکنش­های روز قدس را در این موقعیت حساس کنونی چگونه ارزیابی می­کنید؟

مينا احدي: نمايش فيلم كهريزك و كلا افتضاح كهريزك٬ نفرت و انزجار عميقي را در جامعه عليه اين حكومت دامن زد. ما كه از روز اول روي كار آمدن اين حكومت جنايات و تجاوز و قتل عمد وحشيانه اينها را تجربه كرده و عليه آن بوديم. ماجراي كهريزك ولي اين سبعيت اسلامي را در مقابل چشم هر ناباوري قرار داده و به اين معنا در ايران و در دنيا موجي از نفرت عميقتر عليه اينها را دامن زد. مردم به عينه ديدند كه با مشتي جلاد و قاتل و دزد طرف هستند كه براي نگهداري از مال و مكنت باد آورده به جوان تجاوز ميكنند و تجاوز را سازمان ميدهند و جوانان را زير شكنجه ميكشند و اين حتي به مرگ فرزندان تعدادي از حكومتيها انجاميد. اين حكومت فاشيست است و اينرا همگان تجربه كردند.

كروبي وموسوي هميشه در اين روزها از اينكه به ” امام خميني اشان” وفادار هستند و خواهان بازگشت به اصالت  جمهوري اسلامي هستند حرف ميزنند٬ منظورشان روزهاي سياه سال شصت و سالهاي بعد از آن است. روزهايي كه دسته دسته جوانان را اعدام ميكردند٬ روزهايي كه به زنان جوان تجاوز كرده و سپس اعدامشان ميكردند٬. روزهاي سياه و خونين سركوب انقلاب مردم. اينها از قانون اساسي دفاع ميكنند كه در آن زن و مرد برابر نيستند و زن نفقه ميگيرد و تمكين ميكند٬. اينها از قانون سنگساژ  دفاع ميكنند و … موضوع اصلي اينست كه مردم دارند فراتر ميروند و جنبش انقلابي در حال پيشروي است. اينها را مردم دارند كاملا كنار ميزنند. روز قدس در مبارزات مردم ايران روز مهمي شد چرا كه در اين روز مردم هوشيارانه عليه حكومت اسلامي و عليه جنبش اسلامي در منطقه ابراز وجود كردند. شعارهاي اين روزنشان داد كه مردم با سر مار جنبش اسلامي و اسلام سياسي درگير هستند و عليه اين حكومت در جنبش اسلامي در منطقه هستند و  اين بسيار مهم بود.  

10 – با اشاره به این­که بحث عبور از موسوی مطرح شده و از سوی دیگر بخشی از جنبش زنان در پی هویت مستقل خود، جای­گاه بسیار والایی را در درون این جنبش جستجو می­کند؛ نگاه شما نسبت به­واقعیت­های موجود و حقیقت دست­یافتنی چیست؟

مينا احدي: از نظر من اين جنبش از موسوي عبور كرده و دارد راه مستقل خود را ميرود. جواني كه در ايران ٬ با دنياي مدرن ارتباط داشته و از زندگي كليت آنرا ميخواهد و مثل يك جوان در فرانسه و اروپا ميخواهد زندگي كند٬ نميتواند به حرفهاي كسي گوش بدهد كه او را به يك چيزي دعوت كند كه ارتجاعي و عقب مانده و متعلق به قرون وسطي است. در عين حال تجربه اي كه با خون و جنايت غير قابل توصيفي عجين شده ٬ گذشته سياه دوران خميني جلاد را به عنوان آينده به اين جوان ابدا نميتوان فروخت. اين جوانان آمده اند بگويند از مذهب و اسلام و دخالت پاسدار در زندگيشان جانشان به لب رسيده ٬ آينده ايران يك آينده سكولار٬ مدرن انسانگرا و مرفه است كه با  سرنگوني اين حكومت و قطع  دخالت مذهب در زندگي امكان پذير است.

جنبش زنان در ايران هميشه يك جنبش پوينده و مهم بوده. زنان اولين قربانيان حكومت اسلامي بودند و عليه اين حكومت عليه حجاب و جداسازي جنسيتي و عليه مقررات ارتجاعي اسلامي يك جنبش قوي در ايران شكل گرفته كه در انقلاب جاري نيز مهر خود را بر مبارزات مردم زد. بي جهت نبود كه زنان در صف اول مبارزات ايستاده و رهبري مبارزات را به نوعي در دست داشتند. تكليف اين حكومت را جنبش برابري طلبانه زنان٬ جنبش خلاصي فرهنگي جوانان و جنبش كارگران و همه مردم تعيين خواهد كرد. ما از اين جنبش ها دفاع ميكنيم و براي ساختن يك آينده بهتر تلاش ميكنيم.  

با سپاس از شما خانم احدی عزیز

ی. صفایی 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *