فرهاد هنربخش

از بدو تولد تا زمانیکه به این نتیجه رسیدم ترک دین کنم شاید سالهای زیادی طول کشید که یکی از مهمترین دلائل آن جو حاکم در کشوری که زندگی میکردم بود.واما چرا به این فکر افتادم ، این بود که در طی سالیان متمادی به این موضوع فکر میکردم که دینی که همواره از ترساندن پیروانش صحبت میکند وجمعیت زنان را که نیمی از جمعیت کره خاکی را تشکیل میدهند وهمواره نقش بسزائی در ادامه زندگی بشریت داشته همیشه تحت زور و فشار قرار داده ویاقتل و غارت سرلوحه فعالیت هایشان برای حصول پیروزی انها بوده (بر اساس آیات بیشماری که در قران نوشته شده و چون تکرار ان مکرر است و همگان بر آن واقفند و از ذکر انها خودداری میکنم) بخصوص پس از به روی کار امدن رژیم منحوس جمهوری اسلامی که با دیدن آنهمه نیرنگ و قتل و غارت به منظور ابقاء خودشان فهمیدم که این یک دروغ بیشرمانه تاریخ بیش نیست که چگونه از سلاح دین برای پیشبرد اهداف خود بر ضد بشریت سوء استفاده میکنند آنجا که متوجه شدم با دین داری  باید تزویر و ریا وفریب را بیاموزی و اگر بخواهی از حقوق نوع بشر حمایت کنی و یا اگر حقوق حقه خود را بخواهی باز ستانی مهدور و الدم هستی و باید خونت توسط قصابان دینی ریخته شود ،من همیشه فکر میکردم دین اسلام  دینی بر حق و عادلی است که از پدران ما به ما ارث رسیده است اما با لمس کردن نکات منفی آن که بر من و جامعه روا داشته شده و میشوددیگر صد در صد متوجه شدم که باید دین اسلام رابا تمام خطراتی که برای من خواهد داشت ترک کنم که البته بازهمه اینها با مطالعه بسیار زیاد درتمامی موارد بوده است.شاید اگر پدران ما این جرائت را بخود میدادند درگوش من نمیخواندند که تو مسلمانی و یا اینکه در بدو تولد این امکان را در اختیار ما قرار میدادند که پس از رسیدن بسن بلوغ فکری خود با مطالعه و آزمودن، دینی را انتخاب میکردیم شاید امروز من و یا هزاران هزار نفر دیگر مانند من دین گریز نمیشدند. من اسلام را رد کردم ،من همیشه فکر میکردم دین بر حق و عادلی را انتخاب کرده ام،اما افسوس که یک عمر در اشتباه بودم ودینی را که ضد تعالی بشراست واز عدالت وپیشرفت وآزادی در آن خبری نیست وبجز خون خواهی مرام دیگری ندارد را هرگز نخواهم خواست و آنرا ترک کردم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *