در طی 30 سال
شیدا ابراهیمی
در طی 30 سال حکومت جمهوری جهل و خرافه و حکومتی که تنها راه ماندگاریش را در زن ستیزی و جنایت می داند،افراد بسیاری از ایران که بدلایل مختلف سیاسی،مذهبی از زیر بار ظلم رژیم ایران خارج شده اند،متاسفانه بدلایل اعت قادی و یا گروهی هنوز نتوانسته اند به یک اتحاد رسیده و تشکلی یکدست ر ا برای احقاق دموکراسی ایجاد کنند.بسیار عجیب است که می بینم در ایران،جوانانی با عقاید متفاوت آنچنان از یکدیگر حمایت می کنند که جهان را مبهوت خود کرده اند.روزی و ساعتی نیست که نامی از ایران در رسانه ها برده نشود.ایران همچنان کانون مرکز توچهات چهان است.من راز این جنبش و حماسه را تنها در یک چیز می دانم.اتحاد و همدلی.
متاسفانه در شهرهای مختلف آلمان که تعداد بسیاری از فعالین سیاسی را در خود جای داده است و همچنین در کشورهای مختلف،اکسیونهایی برپا می شود که متعلق به گروههای متفاوت سیاسی است.سازمان مجاهدین خلق در یکسو،حزب کمونیست کارگری در یکسو و بسیاری از گروههای دیگر در سویی دیگر.من جدأ معتقدم که برپایی چنین اکسیونهای پراکنده ای به آن شکل که باید ،کمکی به جنبش ایجاد D8ده در ایران نمی کند.آیا بهتر نبود حالا که جوانان ما در ایران در مقابل ظلم دیکتاتور جان خود را بی هیچ چشمداشتی فدا میکنند.ما با هر نوع نگرش و اعتقاد و انتقادی که بهم داریم،با برپایی یک میتینگ سراسری در کشورهای مختلف جهان و در یکزمان،پاسخی به اعتماد مردم و در حمایت آنان بدهیم؟یک حرکت متحد می تواند حتی راه مماشاتهای آتی دولتهای غربی را نیز با این رژِیم ببندد.تنها باید فراخوان=2 0داد و از همۀ گروههای سیاسی خواست که بدون در نظر گرفتن عقاید گروهی ،تشکلی را در اروپا و امریکا ایجاد کنند و همه باهم تحت یک شعار حمایت از مردم ایران،رهبران غربی را نیز وادار کنند که قدمها ی محکمتری برای حمایت ملت ایران بردارند.اگر ما به دموکراسی معتقدیم،اگر ما به قطره قطرۀ خون عزیزانمان معتقدیم،باید که نیروی آنان را با اتحاد خود دو چندان کنیم.این همان چیزی است که می تواند جرCان و مسیر این جنبش را به سوی براندازی رژِیم اسلامی پیش ببرد.