پخش اذان جزئی از آزادی مذهب نیست، مخل آرامش شهروندان است!
کریم شاه محمدی
2013/03/26
حدودا سه سال و سه ماه از تقاضای پخش اذان، سلاخی کردن حیوانات طبق قوانین اسلامی و تعطیلات روزهای مقدس که توسط اسماعیل اوکور مسئول یکی از انجمنهای اسلامی انجام گرفته بود می گذرد. در طول این مدت تقابل و قطب بندهای ما بین مدافعین حقوق انسانی و سکولارها از یک سو و از سوی دیگر مدافعین پخش اذان، سلاخی کردن حیوانات طبق قوانین اسلامی و تعطیلات روزهای مقدس که تحت لوای آزادی مذهب به میدان آمده بودند بوجود آمد است. این تقابل سبب شد که مدافعین پخش اذان، سلاخی کردن حیوانات و تعطیلات روزهای مقدس قدم به قدم به عقب نشینی ودارد و سیاست مماشات جویانه اشان را به شکست بیانجامد. در نتیجه این جدال در همان اوایل سال (2010 ) مسئله سلاخی کردن حیوانات و تعطیلات روزهای مقدس به عقب رانده شد، ولی در مورد پخش اذان تا امسال هم مقاومت کردند. اما در این عرصه هم سیاستشان به لحاظ تز و تئوری به شکست انجامید و حالا می خواهند سیاستشان را با اتکا به پلیس پیش ببرند و این مسئله را به اصطلاح به پلیس واگذار کرده اند.
می گویم ،، به اصطلاح،، چونکه لازم دانستم که شما خوانندگان را در رابطه با تناقض گویها و پشتیبانی خانم ( Birgitta Ohlsson) وزیر امور اروپا در ملاقاتی که با مسجد فیتیا داشت در جریان بگذارم. می گوید: “ما در جلسه شورای شهر تصمیم گرفتیم که این موضوع و تصمیم گیری کار کمون بوتشیرکا نیست” ولی از طرف دیگر به مسئول مسجد می گوید: ،،ما در جامعه بازی زندگی می کنیم و پخش اذان جزء آزادی مذهب است و چه خوب شد شما قدم جلو گذاشتید، بلکه تمام مساجدی که در سوئد هستند چنین کاری بکنند،،.
می بینید چگونه خانم (Birgitta Ohlsson) در تناقض گیر کرده است و قضیه را می پیچاند. اگر قرار است این وظیفه را به پلیس محول کنید دیگر شما چرا از پخش اذان برای همه جای سوئد پشتیبانی می کنید؟. ببینید مدافعین نسبیت فرهنگی تحت عنوان ،،احترام به فرهنگ اقلیتها،، تصادفی هم که شده اشتباه نمی کنند و دارند سیاستشان را پیش می برند. نسبیت فرهنگی ، این راسیسم نهان را ساختند تا راسیسم آشکار را در پارلمانشان دیدند. حالا که دیدند خراب کرده اند و کنترل را از دست داده اند و انتظار این را هم نداشتند که راسیستها چنان جا را بر آنها تنگ کنند و دارند کرسی هایشان را هم به خطر می اندازند. حالا هیاهو راه انداخته اند و می خواهند نشان دهند که چقدر “آزادی خواه” شده اند. بله، مدافعین نسبیت فرهنگی این جدا سازیهای نهان این دنیای ،، اقلیتهای کوچک،، را ساختند که با این جدا سازی بتوانند کنترول بر جامعه اشان را داشته باشند. همانطور اسلام سیاسی را دولتهای غربی ساختند و دیدیم کنترلش را هم از دست دادند و حالا به هر جایی سر می زنند که اسلام رام شده ای برایشان ماندگار بماند که سیاستشان را پیش ببرند. چرا که میلیاردها خرج صنعت مذهب کردند که تولید و باز تولیدی برایشان داشته باشد. ولی اینجا هم خراب کردند و راسیسم نهان چنان علنی شده است که دارد کنترل را از دستشان می گیرد و حالا می خواهند به اصطلاح به نقطه مقابلش پناه ببرند که هر طوری شده در رای گیری آینده کرسیهایشان را باز یابند.
به موضوع اصلی برگردیم. گفتیم پخش اذان جزء آزادی مذهب نیست! چونکه مخل آسایش مردم است. چونکه پخش اذان تجاوز آشکار به جامعه و حریم خصوصی افراد است. به این معنا که تبلیغات مذهبی با زور به کوچه و خیابان و اطاق خواب و استراحت افراد کشیده می شود. و همچنین پخش اذان علیه آزادی دیگران هست.
بنا براین باید به مدافعین به اصطلاح آزادی مذهب گوش زد کرد، که تجاوز آشکار به جامعه و حریم خصوصی افراد ، جزء حق هیچ بنی بشری نیست و باید با قانون جلو آنرا گرفت. همانطور در کشور سوئد قانونا کسی حق ندارد دختر 9 ساله را به ازدواج وادارد، تعدد زوجات و ازدواج افراد بالای سن با زیر سن را ممنوع کند، همانطور که آموزش روابط جنسی و آموزش شنا برای تمام کودکان اجباری است. همانطور سلاخی کردن حیوانات طبق آداب و رسوم مذهبی ممنوع است. همانطور که ختنه کودکان دختر ممنوع است. همانطور که کار کودکان و تنبیه کودکان ممنوع است. همانطور که با صدای بلند موسیقی، حق ندارید مزاحم همسایه ها بشوید! به همین دلایل و صدها دلایل دیگر با پخش اذان هم هیچ کس حق ندارد مزاحم دیگران بشود. این گستاخی و مظلوم نمائی را بگذارید کنار و اینها ،،حق آزادی مذهب،، هیچ کسی نیست.
پخش اذان فقط یک صدا نیست، بلکه تبلیغات تحقیر آمیز و اهانت آمیز آشکار علیه انسان و مخل آرامش او است. پخش اذان علاوه بر تبلیغات مخرب آن بویژه بر کودکان، ناقض خواب و آرامش و استراحت تمامی شهروندان است.
بنابراین جامعه سکولار سوئد نباید اجازه بدهد که هیچ مذهبی اصول و مرام و اعتقادات خود را به جامعه تحمیل نماید. به دلیل اینکه در دنیای مدرن امروز آزادی مذهب هم محدود و مشروط به آزادیها، حقوق مدنی و اصل برابری برای همه مردم می باشد.
عبادت کردن هر فرد با همفکرانش در حوزه خصوصی حق هر فردی است. ولی وقتی که این صدا از حوزه خصوصی به حوزه عمومی منتقل می شود و مخل آسایش افراد از جمله کودکان، افراد مسن، بیماران، کارکنان شیفت، کسانی که بی خدا هستند و یا کسانی که باورهای دیگری دارند می شود، دیگر از حیطه آزادی مذهب خارج است و لازم و ضروری است که برای رعایت دیگران اکیدا جلو بعد عمومی آنرا گرفت.
مدافعین و سازندگان مذهب می توانند در حیطه خصوصی خود به امر برگزاری آئین های خود بپردازند اما حق ندارند برای دیگران مزاحمت ایجاد کنند. از طریق قانون و برای تامین آرامش شهروندان نباید به آنها اجازه داده شود آسایش مردم را برهم بزنند. پخش اذان از بلندگوهای مساجد که مخل این آسایش است باید ممنوع اعلام شود. فلسفه اذان با صدای بلند و در دورانهای قدیم برای مطلع کردن پیروان این مذهب در برگزاری مراسم نماز خواندن بود، اما امکانات ارتباطات جمعی و فردی اکنون آنقدر پیشرفت کرده است که به راحتی می توان برای مطلع کردن این دسته از پیروان درمواقع نماز خواندن، آنان را باخبر کرد و مزاحمتی هم برای بقیه بوجود نیاید. ولی همانطور که عیان است مذهب ابزاری است در دست حکومتها برای به انقیاد کشانیدن مردم و باج و پر و بال دادن به جریانات اسلامی در جایی همچون سوئد که با معیارها و دنیای مدرن امروز در غرب هیچ گونه خوانایی ندارد. دولت، پلیس و نهادهای امنیت، آسایش و حافظ نظم عمومی در سوئد در قبال این مسئله مسئول هستند و باید در مقابل آن پاسخگو باشند.