یکی از قوانینی که در روزهای اول انقلاب اسلامی زمزمه آن ایجاد و بوسیله تندروهای مذهبی آن زمان به شدت پیگیری شد قانون حجاب بود. مخالفتهای گسترده زنان و مردان آزادی خواه نیز به سرانجامی نرسید و جمهوری اسلامی که با شعار آزادی مستقر شده بود حتی آزادی پوشش را هم برنتابید و به شدیدترین وجه ممکن و با بی رحمانه ترین روشها این قانون را اجرایی نمود.

همان قانونی که در اکثر کشورهای اسلامی و عربی از اختیارات زنان می باشد و زنان ساکن یا مهمان آن کشورها مجبور به داشتن حجاب نمی باشند. در سالهای اخیر اعتزاضات جدید به روشهایی نو در حال تکوین می باشند. از اعتزاضات دختران خیابان انقلاب تا همبستگی زنان در روز جهانی زن نشان دهنده آگاهی روزافزون زنان و دختران در ایران در جهت کنار گذاشتن این قانون عقب مانده اسلامی است.

با نگاهی با تاریخ ایران از سال 1320 تا 1357 کاملا مشهود است که با ازادی حجاب و باز کردن بند از پای زنان در ایران و فعالیت آنها در همه عرصه های اجتماع، جامعه ایران با سرعت بسیار بیشتری به سمت پیشرفت طی مسیر نموده است. همچنین همزیستی بسیار مسالمت آمیز زنان بی حجاب و با حجاب در آن دوران نشان دهنده بلوغ اجتماعی زنان در آن دوران است. سوالات بسیاری در مورد حجاب و اثرات آن در جامعه مطرح است که از آن جمله می توان به سوالات زیر اشاره کرد:

  • آیا با اجباری شدن حجاب نرخ آسیبهای اجتماعی کمتر یا بیشتر شده است؟
  • آیا نرخ طلاق در قبل و بعد از انقلاب با اجباری شدن حجاب رو به افول گذارده است؟
  • مزاحمت های خیابانی برای زنان کمتر شده است؟
  • آیا اصولا حجاب می تواند نقشی در آسیبهای اجتماعی علیه زنان بازی کند؟

در اینکه آزادی انتخاب نوع پوشش برای همه از حقوق اولیه است شکی نیست ولی چرا کشورهای اروپایی و آمریکایی کمتر بر روی نقض این حق اساسی در ایران تاکید می کنند؟ آیا آنها با افزایش روز افزون زنان با حجاب که گاهی به اجبار خانواده حتی در کشورهای غربی مجبور به استفاده از حجاب می باشند، مشکلی ندارند؟ مگر حجاب یکی از قوانین ضد بشری اسلام نیست؟ چطور ممانعتی از آن در کشورهای غربی صورت نمی گیرد؟ شاید جواب این باشد که در غرب آزادی مذهب و پوشش وجود دارد و بر همین اساس قانونی جهت جلوگیری از آن هم نقض حقوق بشر است. اما مگر کشورهای اروپایی مدعی برقراری دموکراسی و حقوق بشر و دارای ارزشهای آن نیستند؟ تبلیغ نقض حقوق بشر بوسیله حجاب، نقض ارزشهای حقوق بشر و اروپایی نیست؟

چگونه است که قوانین دیگر ضد بشری اسلامی همواره مورد شماتت و ملامت کشورهای غربی است؟ مواردی چون اعدام ، قطع دست، ازدواج زیر سن قانونی و دهها قانون دیگر. حجاب نیز مسلما یکی از همین قوانین می باشد که مطلقا باید مورد نقد و بررسی و منع قانونی در همه کشورهای دارای ارزشهای انسانی قرار گیرد. زنان غربی می توانند با سفری به ایران در یابند که داشتن حجاب و اجبار آن می تواند چه توهین آشکاری به شخصیت زن داشته باشد.

نکته بسیار عجیب و دردآور اخیر نیز بیشتر باعث شرم و دلسردی نگارنده شده است. پس از وقایع اخیر در نیوزیلند و کشتار تروریستی تعدادی در مسجد که مطمئنا کاری جنایتکارانه می باشد، این عمل از سوی تمامی کشورها مورد تقبیح قرار گرفت. به ویژه مردم نیوزیلند با برپایی مراسم های مختلف همدردی خود را با بازماندگان ابراز داشتند. ولی چند نکته بسیار مورد تعجب و شرمساری نگارنده گردید. ،،مسلمانان،، نیوزیلند قبل از هر چیز ساکنان آن کشور هستند. نه بیشتر و نه کمتر. پرداختن به دین و آیین آنها و همدردی با آنها از طریق شرکت در مراسم آیینی و بر سر کردن حجاب بوسیله مردم و مخصوصا خانم نخست وزیر فقط و فقط مایه شرمساری است.

چطور است جهت همدردی چند روزی بقیه قوانین اسلامی نیز در آن کشور انجام شود. دست دزدان قطع شود. دختران زیر سن قانونی به عقد مردان با فاصله سنی 40 سال در بیایند. مردان بتوانند آزادانه زنان را کتک بزنند و مرتکب قتلهای به اصطلاح ناموسی بدون هیچ پیگردی شوند.

بسیار باعث تاسف است که خانم نخست وزیر به جای همدردی با بازماندگان به عنوان ساکنان و شهروندان نیوزیلند متوسل به انجام کارهای نمایشی شده اند که مطمئنا باعث رنجش میلیونها زن در کشورهای اسلام زده شده اند که مجبور به حفظ حجاب هستند. آیا ترس از عکس العمل و مقابله به مثل ،،مسلمانان،، باعث چنین کاری از طرف مردم و نخست وزیر نیوزیلند شده است؟

بهرحال به نظر نگارنده بهتر است در برخورد با چنین اتفاقاتی، دولتمردان و دولت زنان، به جای تصمیمات هیجانی و نشان دهنده بی اطلاعی از اوضاع جوامع مختلف، با اتخاذ تصمیمات بجا و شایسته بتوانند ارزشهای حقوق بشری را که حاصل قرن ها پیشرفت بشریت است را بیشتر از پیش در جوامع خود نمایان سازند. این روش همدردی شاید در کوتاه مدت بتواند آرامشی برای جوامع اسلامی و تندرو ایجاد کند ولی در عین حال مطمئنا تاییدی بر تندروی و فشار بر زنان در کشورهای اسلامی نیز خواهد بود.

زهرا معصومی کاوان

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *