انتخاب دین و مذهب در کشور جمهوری  اسلامی ایران آزادانه نیست، اجبار ا ست که روی آزادی مردمی که در ایران زندگی میکنند همواره سایه گسترانده و مانع از امتداد زندگی به سبک و شیوه مورد پسند می شود. جور و ستم حکومت ایران بر علیه آزادی مردم در پذیرفتن سبک زندگی دینی–اسلامی به ویژه از زمان انقلاب سال پنجاه و هفت و روی کار آمدن حاکمان ستمگر و نفرت انگیز دینی و حکومتی مثل خمینی و خامنه ای قوت و شدت زیادی پیدا کرد و احکام و دستورات اسلامی با رویکرد هراس برانگیزی به بطن قوانین کشوری و حاکمیت نفوذ پیدا کردند، پس از آن تخطی کردن از خط مشی دینی و اسلامی به عنوان تابو شناخته شد و حکم سنگینی گرفت و افراد زیادی را به دادگاه هایی با احکام از پیش تعیین شده کشاند و مرگ زودهنگام را برایشان رقم زد. ترویج دین اسلام با مذهب شیعی در کشور ایران هموراه با هزینه های بسیار گزافی از سوی نهاد های حکومتی همراه بوده است،مردم چون عروسکان خیمه شب بازی به آن سمت و سویی کشیده می شوند که گردانندگان دستور می دهند.در این میان عوام فریبی یا پوپولیسم دینی حربه ای مکارانه از سوی حاکمیت وقت جمهوری اسلامی ایران است که اذهان مردم را غرق در فریب های دینی و وعده های پوشالی اسلامی می کنند ,جهنم کردن زندگی فعلی در ازای بهشت ابدی!، این ترفندی است که اغلب عامه مردم را، از سوی دولت مورد هدف قرار می دهد. مردم را همیشه در سطح نیازهای ابتدایی و سطحی محتاج نگه می دارند تا سمت و سوی فکری و ذهنی آنها از مسیر تعیین شده تغییر نکند  اصطلاحاً اجازه تفکر را از آنها می ربایند. دغدغه تامین نیازهای روزانه برای معیشت تبدیل به یکی از مسایل مهم زندگی می شود. و این در ست همان چیزی ا ست که حاکمیت از مردم طلب می کند. پس از آن با بزرگنمایی و افزودن رنگ و لعابی تازه به مرثیه های دروغین دینی و اسلامی عامه مردم را به سبک زندگی ساده زیستی اسلامی دعوت می کند زندگی به سبک هزاروچهارصد سال قبل. روشن است که در پس تمام این رویکردهای کثیف سیاسی حاکمیت جمهوری اسلامی ایران اهداف شومی وجود دارد که خودخواهانه جان و زندگی مردم را به بازی گرفته اند تا بتوانند حکومت خود را همچنان با چنگ و دندان به قیمت جان آدمیان زنده نگه دارند. تنها یک نوع راه و روش برای زندگی جلوی پایشان می گذارند دین و گرایش مذهبی شان را از پیش تعیین می کنند حتی در این میان سایر اقلیت های مذهبی را به انزوا میکشانند و اجازه حضور آزادانه را از آنها می گیرند و بی رحمانه مجازات سنگینی را برای آنانی که می خواهند با سبک و سیاق خودشان زندگی کنند رقم می زنند. متاسفانه به یدک کشیدن نام اسلام با آن پیشینه هولناک احکام و دستوراتش و داستان های پوچ و بیخودش در کنار قدمت و آوازه پیش از ورود اسلام به کشور ایران، زندگی بسیار سخت و تلخی را برای مردم بوجود آورده است. هیچ کس نمی تواند و اجازه ندارد که آزادانه تعقل کند تفکر کند و مانند یک انسان در عصر پیشرفت و مدرنیته زندگی خویش را بگذراند. باید اذعان کرد زندگی در کشور ایران به دلیل تبعیت از احکام دینی واسلامی مرگ تدریجی را برای مردم به ارمغان می آورد و رفته رفته آنها را به انزوا و نابودی می کشاند. آری این است سرنوشت مردمی که جبر اسلامی از سوی حکومت ایرانی بر زندگی شان مستولی شده است آنها محکوم و مجبور هستند در دنیایی که لحظه به لحظه در حال پیشرفت و ورود تکنولوژی به عرصه زندگی است در مراسمات مذهبی و ساختگی که مربوط به هزار و چهارصد سال قبل است همچنان به عزا و ماتم بنشینند و در انتهای روزهای بهتر فراوان دعا بخوانند! کشور جمهوری اسلامی ایران زندگی مردم را غارت کرده است پیروی از احکام مرگ آفرین دینی و اسلامی پیش از پیش در میان دستورات و قوانین کشور نفوذ پیدا کرده است و جان مردم را ربوده و عرصه زندگی را بر آنها سخت تر کرده است. این چیزی جز سلب آزادی انسان و گرفتن حق طبیعی زندگی از او نیست. نفرین بر دین و اسلام باد که آوازه کشتارهایش در هزار و چهارصد سال قبل تا کنون سرلوحه کشور ملعون جمهوری اسلامی ایران شده است و این کشور مرگ و کشتارهای دست جمعی اش را به دلیل تبعیت از اسلام همچنان ادامه می دهد.
عادل لفطه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *