در شمال غربی پاریس، اسلامیستها سر یک معلم را از تنش جدا کردند، چرا که او کاریکاتور محمد را به شاگردانش نشان داده بود!
پنج شنبه ١۵ اکتبر این فاجعه در روز روشن و در خیابانی در اطراف پاریس اتفاق افتاد. تروریست اسلامی، این معلم را در گوشه ای به دام انداخت و با چاقو سر او را از بدنش جدا کرد. بعدا عکس سر او را در توییتر علنی کردند و سپس در مدیای اجتماعی شروع کردند به تبریک گفتن به همدیگر. بله این واقعه در پاریس همین دو روز پیش اتفاق افتاد.
در مورد ماهیت تروریست کشته شده دو خبر از رسانه های چاپ فرانسه به دستمان رسیده، یکی اینست که پدر یکی از دانش آموزان او را کشته و خبر دوم مبنی بر اینست که یک پسر ١٨ ساله چچنی تبار که در مسکو متولد شده و در پاریس زندگی میکرده او را کشته است. واقعیت اینست که این بارانی در آسمان صاف و پر ستاره نیست. او را کشتند چون در کلاس درس خود یک عکس از نشریه شارلی هبدو را با کاریکاتور محمد نشان داده و در مورد آزادی بیان با آنها بحث کرده بود، فقط همین. ولی بعد از این تدریس، در مدیای اجتماعی علیه او از طرف خانواده های اسلامیست و تحریک شده که فرزندان آنها در این مدرسه هستند، تبلیغاتی زهر آگین علیه او شروع شده بود و او را تهدید به کشتن کرده بودند. یک تشکل خانواده ها و والدین که رهبری آن دست یک نفر اسلامی بوده نامه ای به وزیر آموزش و پرورش نوشته و از اینکه در مقابل چشم کودکان به پیامبر اسلام ” توهین” شده ، اعتراض کرده بود و وزیر پاسخ داده بود این توهین نیست و اینجا کشور لائیک است.
در نهایت همان کسانی که تبلیغات زهرآگین می کردند همان کسانی که نوشتند این معلم اسلام فوب است، او را کشتند و رسانه ها از این حرف میزنند که اسلامیها سعی میکنند مدارس را فتح کنند و دهانها را در اروپا هم ببندند.
و من هم همین را تایید میکنم که در همه جا قدم به قدم جنبش اسلامی پیشروی میکند و دیر نیست روزی که در همین آلمان و در بقیه کشورهای اروپایی همه سناریو را پیاده کنند. فعلا به یک هدف خود رسیدند، معلمین در همه جا خواهند کوشید جان خود را به خطر نیاندازند و لابد امتناع خواهند کرد در مورد آزادی بیان و نقد اسلام لام تا کام بگویند. این یک هدف جنبش اسلامی است.
اما روی سخن من به آنهایی هست که در این جار و جنجال اسلام فوبیا و حمله مستقیم و غیر مستقیم به منتقدین جنبش اسلامی ، در کنار این تروریستها قرار گرفته و می فرمایند ، این فرهنگ آن مردم است و نباید تحریکشان کرد و نباید اسلام را نقد کرد و نباید از آزادی بیان دفاع کرد چرا که هر نوع حمله به اسلام و جنبش اسلامی به نفع ضد خارجیها است. همان ها امروز سرشان را پایین انداخته و مشغول کارهای دیگر خود میشوند تا این چند روز سپری شود و سپس باز هم به من نوعی حمله کنند و بگویند ساکت باشید تا اسلامیها رشد و نفوذ کنند و دهان همه را در اروپا هم ببندند.
بیشترین حمله و نقد اما نثار حکومت هایی است که اسم خود را حکومت سکولار و یا لائیک گذاشته و با جنبش اسلامی کنار آمده و در کنار سازمانهای اسلامی که به آنها امکانات مادی و معنوی داده و در آغوش خود می پرورانند، با حکومتهای اسلامی در ایران و عربستان سعودی و با جنبش اسلامی در افغانستان و در همه جا کنار آمده و آنها را حکومت مردم مسلمان نام نهاده و در مقابل بریده شدن سر صدها نفر و اعدام و قتل عمد هزاران منتقد و معترض سکوت کرده و همواره دست دوستی به حکومتهای داعشی داده و لام تا کام در مقابل قتل عام منتقدین نگفته اند و نمیگویند.
برای ما واقعه پاریس متاسفانه یکی از اتفاقاتی است که چندین دهه است با آن دست و پنجه نرم میکنیم. و یک جبهه مبارزه ما علاوه بر ایران و عراق و افغانستان الان اروپا و دنیا است. جنبشی که با همه امکانات سعی میکند در بروکسل و پاریس و استکهلم و برلین هم مناطقی را تحت کنترل خود بگیرد، محلاتی را حتی با افرادی یونیفورم پوش شبیه به نهی از منکر در ایران و افغانستان کنترل کند، به رسانه ها فشار بیاورد دهانشان را ببندند و منتقدین اسلام را تهدید کند و جانشان را بگیرد تا خود را قدم به قدم در این کشورها نیز جا بیاندازد.
در مقابل این جنبش وحشی و انسان کش باید ایستاد و مبارزه کرد. یکبار دیگر خطابم به مالتی کالترالیستها و پست مدرنیستها است که ببینید با سکوت و همراهی و تئوری پردازی ها شما به کجا داریم میرسیم و خطابم به دولتها اینست که ببینید با کنار آمدن با جنبش اسلامی دارید با امنیت شهروندان خودتان و با دستاورد مهم مردم در غرب ێعنی آزادی بیان و عقیده چه میکنید. باید فورا فرمان را بسوی دیگر چرخاند. باید تروریستهای اسلامی را از میز مذاکره کنار گذاشت. باید مهر مسلمان را از پیشانی پناهندگان و مهاجرین کند، باید امتیاز اینکه مسجد و آخوند نماینده این مردم هستند را از اسلامیها گرفت. باید کسانی که منتقدین اسلام را تهدید می کنند فورا دستگیر کرد و باید کاری کرد هر اسلامی و جوجه اسلامی بفهمد اینجا اروپا است و آزادی بیان یکی از دستاوردهای مهم این مردم است و همه میتوانند و باید مذاهب را نقد کنند و اسلام هم مذهبی است مثل همه این مذاهب دیگر که میکشد و لجن می پاشد و باید پوزه بند به دهان آخوندهایی زد که در همێن اروپا از قرآن و مکتب نکبت اسلامی دفاع می کنند و بقیه را تحریک میکنند که منتقد به اسلام و پیامبر را بکشند. دیگر کافی است باید اقداماتی جدی کرد.
مینا احدی