17/04/2025

دیکتاتوری در لباس دین؛ علیه علی خامنه‌ای، جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی

0
2025-04-15 21.12.02

دیکتاتوری در لباس دین؛ علیه علی خامنه‌ای، جمهوری اسلامی و اسلام سیاسی

آرمین عنایتی

نه به جمهوری اسلامی، نه به اسلام، نه به خرافه‌ای که چهل و چند سال است ملت ایران را در زنجیر نگه داشته. این فقط نفی یک نظام سیاسی نیست، نفی تمام یک ایدئولوژی مذهبی است که بر اساس توهم، سرکوب و سلطه شکل گرفته. علی خامنه‌ای، تنها یک رهبر سیاسی نیست؛ او نماد آخرین پناهگاه قرون وسطی در عصر اطلاعات است. نه‌فقط یک دیکتاتور مذهبی، بلکه تجسم انحطاط ایدئولوژی اسلامی است؛ ایدئولوژی‌ای که با نام خدا، به انسان شلیک می‌کند.

جمهوری اسلامی، بازوی اجرایی تفکر شیعی‌ای است که از همان آغازش بر اساس اطاعت کور، ترس از دوزخ، و تقدیس خشونت بنا شد. این رژیم نه یک «انحراف» از اسلام است، بلکه ترجمان صادق آموزه‌هایی‌ست که قرن‌ها در متون دینی تجلیل شده‌اند. حجاب اجباری، قصاص، قطع دست، تبعیض علیه زنان، همجنس‌هراسی، آپارتاید جنسیتی، سرکوب دگراندیشان، همگی «ریشه شرعی» دارند؛ جمهوری اسلامی تنها آن‌ها را به‌روز کرده است.

خامنه‌ای وارث ایدئولوژی خمینی‌ست، اما او با مهارت بیشتری اسلام شیعی را به ابزار کامل استبداد بدل کرده. او در قامت ولی فقیه، هم خلیفه است، هم سلطان؛ و در این معماری وحشت، نه قانون معنا دارد، نه عدالت، نه انسان. تمام نهادهای قدرت، چه فاسد، چه مقدس، چه نظامی، چه شبه‌مذهبی، به بیت رهبری متصل‌اند؛ امپراطوری مالی و امنیتی او، ده‌ها میلیارد دلار از اموال مردم را در اختیار دارد، بدون هیچ نظارتی، بدون هیچ شفافیتی.

و حالا، در سال ۱۴۰۴، در اوج بحران اقتصادی و خشم اجتماعی، رژیمی که میلیون‌ها انسان را کشته، شکنجه کرده و در فقر نگه داشته، در حال مذاکره با همان قدرت‌هایی‌ست که آن‌ها را «شیطان بزرگ» می‌نامید. توافقی که نه نشانه تغییر، بلکه نشانه ورشکستگی کامل ایدئولوژی‌ست. نظامی که سال‌ها نفت را به‌زور تحریم می‌فروخت، حالا در برابر آمریکا زانو زده تا شاید چند قطره دلار بیشتر برای ماشین سرکوبش تأمین کند. مذاکره امروز جمهوری اسلامی با ایالات متحده، معامله‌ای شرم‌آور است بین یک دیکتاتوری مذهبی درمانده و قدرتی جهانی که تنها به منافع خود می‌اندیشد. در این میان، آنچه له می‌شود، حقیقت، انسان و آزادی‌ست.

این نه گفتگوست، نه دیپلماسی؛ این چانه‌زنی برای تداوم سرکوب است. برای خرید گاز اشک‌آور بیشتر، دوربین بیشتر، زندان بیشتر. برای جلوگیری از فروپاشی بیت رهبری. کسانی که در مسقط مذاکره می‌کنند، نه نماینده ملت، که چهره‌های خائن به تاریخ‌اند. این توافق نه در خدمت صلح، بلکه در خدمت بقای یک دیکتاتوری‌ست. و هر که در برابر آن سکوت کند، شریک جنایت است.

اما درد اصلی فراتر از خامنه‌ای‌ست. تا زمانی که اسلام به‌عنوان دین رسمی، قانون مقدس، و هویت تحمیلی بر مردم حکومت کند، آزادی معنا نخواهد داشت. اسلام رسمیِ جمهوری اسلامی – از قرآن گرفته تا فقه جعفری – منبع قانونی است برای سرکوب زنان، ممنوعیت تفکر آزاد، تبعیض علیه همجنسگرایان، حذف مرتدان، و تحقیر غیرمسلمانان. اینها استثنا نیستند، منطق درون‌دینی‌اند. مشکل ما فقط با آخوندها نیست؛ مشکل با متنی‌ست که به آخوند قدرت داده.

در این نظام، حتی اعتراض هم به یک فتوای حرام بدل می‌شود. حتی شادی، موسیقی، انتخاب لباس، نوشتن، خواندن، عاشق شدن و خندیدن باید از صافی شریعت عبور کند. نظامی که از تو تواب می‌خواهد، نه شهروند؛ از تو عبد می‌خواهد، نه انسان. جامعه را به اردوگاه نظامی تبدیل کرده‌اند، و آن را «امت اسلامی» نام نهاده‌اند. و همه این‌ها به‌نام خدایی که هیچ‌گاه انتخاب ما نبوده است.

در برابر این نظام پوسیده، هیچ راهی جز عبور کامل از دین، از اسلام، از تشیع، و از ولایت نیست. ما نه اصلاح دینی می‌خواهیم، نه بازسازی جمهوری اسلامی با رنگ و لعاب مدرن. ما خواهان جدایی کامل دین از حکومت، آزادی اندیشه، و بازگرداندن حاکمیت به مردم هستیم – نه به خدا، نه به پیامبر، نه به ولی فقیه.

خامنه‌ای باید سقوط کند، جمهوری اسلامی باید فروبپاشد، اما این پایان کار نیست؛ آغاز رهایی از هزار و چهارصد سال ترس است. پایانِ فریب. آغاز بازسازی یک جامعه سکولار، آزاد، و انسانی

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *