نقاشیهایی که فریاد میزنند: روایت زنکشی در آثار سارا امیری

نقاشیهایی که فریاد میزنند: روایت زنکشی در آثار سارا امیری
سارا امیری
در جهانی که هنوز صدای بسیاری از زنان خاموش میماند، زنکشی نه یک تراژدی فردی، بلکه فاجعهای اجتماعی و جهانیست. پدیدهای که ریشه در باورهای مالکیتطلبانه، خشونت ساختاری، و بیعدالتی تاریخی علیه زنان دارد. در بسیاری از جوامع، قتل زنان نه تنها اتفاقی هولناک، بلکه نمادی از انکار حق حیات، کرامت و استقلال آنهاست. این واقعیت تلخ، بارها از دل آمارها، تیترهای خبری، و روایتهای تلخ روزمره سر برمیآورد، اما در دل هنر، به فریادی ماندگار و تأثیرگذار تبدیل میشود.
در این میان، سارا امیری هنرمندیست که بوم نقاشی را به بستری برای اعتراض، همدلی و آگاهی تبدیل کرده است. آثار او نهتنها بازتاب درد زناناند، بلکه دعوتیاند برای دیدن، شنیدن و برخاستن. نقاشیهای او زبان زنانیست که دیگر نیستند، اما صدایشان هنوز در قابها جاریست.
در اثر نخست، «به کشتن زنان پایان دهید»، با چهرهای زنانه مواجه میشویم که نیمی در سایهی تاریکی فرو رفته و نیمی در نور، گویی میان زندگی و مرگ معلق است. خطوطی خشن و در عین حال اندوهبار، فریاد خاموش زنانی را تداعی میکند که قربانی خشم، تعصب یا مالکیتاند. حضور رنگ قرمز، بهمثابهی خون و هشدار، بیننده را از بیتفاوتی بیرون میکشد.
اثر دوم، «زنان مال کسی نیستند»، با زبانی نمادین، بدن زنی را به تصویر میکشد که همچون زمین، مرز ندارد و تعلقپذیر نیست. در این تابلو، زنجیرهایی در حال پارهشدناند، و چشمان زن با جسارت به تماشاگر دوخته شدهاند: نه برای التماس، بلکه برای یادآوری. این اثر، چالشیست علیه نگاه ابزاری و مالکانه به زنان، و ستایشیست از استقلال و حق انتخاب.
سارا امیری با بهرهگیری از عناصر بصری قوی، رنگهای پرتنش، و نگاه روانشناسانه به زنکشی، آثارش را به آیینهای از رنج و مقاومت بدل کرده است. هر تابلو، روایتیست از زندگی زنی که میتوانست باشد، اما دیگر نیست؛ و همین، جوهرهی مسئولیت اجتماعی هنر اوست.
او نهتنها یک نقاش، بلکه صدای زنان خاموششده است. آثارش، دعوتیست برای دیدن چیزی بیش از زیبایی؛ دعوتیست برای ایستادن در برابر خشونت، به نام هنر، به نام زن، به نام انسانیت.