بن لادن کاملاً منزوی شده است.

این تیترخبری بود که سایت خبری ایسنا به نقل ازکاخ سفید اعلام کرده است.طبق نظریۀ دیک چینی،بن لادن اکنون کاملاً منزوی شده است و نوار صوتی اخیراوگویای این مطلب می باشد.دیک چینی معاون جرج بوش در مصاحبه با خبرگزاری PBS همچنان اعلام کرد که امریکا در حفاظت امریکا و بی ثمر کردن فعالیتهای تروریستی القاعده موفق بوده است.

نکتۀ جالبی که دراین مورد وجود دارد،این است که این سخنان زمانی ایراد می شود که جرج بوش در حال ترک کاخ سفید می باشد.با ترک کاخ سفید ازجانب جرج بوش،می توان گفت که دکترین تروریسم بین المللی و 11 سپتامبرو یا به قول تری میسان،نویسندۀ کتاب دروغ بزرگ(کتابی که در رابطه با 11 سپتامبر) نیز به پایان رسیده است.اما مسئلۀ اصلی این است که هنوز در رابطه با 11 سپتامبر و دست داشتن بن لادن دراین عملیات،شک وابهاماتی نیز وجود دارد.چرا که باورنکردنی است که شخصی چون بن لادن با نحوۀ زندگی سادۀ خود درغاری درافغانستان،بتواند به چنین عملیاتی دست بزند.

مسئلۀ تروریسم بین المللی طرحی جدید نیست.باید دید که اصولاً این تروریستها درمکتب چه کسانی آموزش دیده اند.بن لادن وامثال اوچون طالبان،و بسیاری از تروریستهای اسلامی،مخلوقات خود امریکا می باشند وبدنبال طرحی برعلیه نفوذ روسیه و کمونیسم وحضورروسیه درافغانستان ایجاد گشته اند،که بعدها به دشمنانی برعلیه خود امریکا تبدیل گشتند.دربیان توضیح و مفهوم واژۀ تروریست باید کمی دقت به خرج داد.اگر تروریست به مفهوم واقعی آن را در نظر بگیریم،امریکا خود درمقاطعی از تاریخ،چون انقلاب نیکاراگوئه وکمک به تروریستهای ضد انقلاب در آن کشور و بسیاری از کشورهای دیگر،دست به اعمال تروریستی زده است.طالبان بدنبال جنگ سرد و برعلیه کمونیسم ایجاد گشت.دکترین بوش با طرح جنگ برعلیه ترور،نه تنها موفق نگشت،بلکه شکست خورد.می توان از حضورامریکا درعراق وهزینۀ سنگینی که بابت آن تا به حال پرداخت شده است و به قدرت رسیدن و پا گرفتن دوبارۀ طالبان درافغانستان نام برد.این جنگ برعلیه تروریسم،تنها برعلیه تروریسم به کار نمی رود،بلکه دلیل و انگیزه ای نیز برای دولتهای ضد مردمی است که در کشورهای خود با بهانۀ مشارکت در این جنگ،مقاومتهای مردمی کشورشان را نیز سرکوب کنند.اما آنچه که امریکا تروریستهای اسلامی می خواند،در واقع همان نمایندگان اسلام سیاسی ساخته و پرداخته شدۀ امریکا و هم پیمانانش می باشند.امریکا هرگز در این جنگی که براه انداخت،نتوانست تصویر مشخصی از تروریست بدهد.چرا که هر نوع تصویرو تعریفی می تواند،با توجه به سوابق امریکا در مداخلۀ امور کشورها و تجهیز تروریستها،خودامریکا را نیز شامل شود.سخنانی که دیک چینی اخیراً ایراد کرده است،تنها با هدف هر چه کوچکتر کردن اشتباه سیاسی و تاکتیکی جرج بوش می باشد و شاید بتوان گفت از این پس کمتراز جنگ برعلیه تروریسم بین المللی خواهیم شنید.چرا که این طرح تاریخ مصرفش تمام شده و دیگر جایگاهی برای اعتماد نزد مردم ندارد.حوادث عراق و افغانستان شواهد شکست این طرح می باشد.

15.01.2009

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *