ادیان
عده ای از انسان های زیرک و باهوش از تمایل انسان به وجود یک خالق و یک موجود قدرتمند در جهان هستی، بیشترین سوءاستفاده را کردند.
این انسان های زیرک ، خودشان را فرستاده و برگزیده ی خدا دانستند و نام خودشان را پیامبر گذاشتند.
آن ها به انسان های دیگر گفتند که خدا ما را به عنوان پیامبر برای شما تعیین کرده تا دستورات خدا را به شما برسانیم و شما باید از این دستورات اطاعت کنید در غیر این صورت خدا خشمگین خواهد شد و عذاب خود را برای شما خواهد فرستاد و بعد از مرگ ، به جهنم می روید.
این انسان های زیرک که خودشان را پیامبر خدا می دانستند ، هر گفته و سخن و قانونی که به نفع و سودشان بود را تنظیم می کردند و به انسان های دیگر می گفتند.
انسان های دیگر هم باور می کردند که این سخنان ، دستورات و حرف های خدا هست و باید اطاعت کرد.
یکی از ابتکارها و نوآوری های این انسان های زیرک این بود که آن ها مکانی به نام بهشت و جهنم را برای انسان ها تعریف کردند.
آن ها گفتند که انسان با مرگ ، نابود نمی شود ، بلکه از این دنیا به یک دنیای دیگر می رود.
آن ها گفتند که در دنیای دیگر ، خدا دو مکان ساخته است به نام های بهشت و جهنم.
این انسان های زیرک گفتند که انسان هایی که در این دنیا از ما پیروی کنند و از ما اطاعت کنند ، به بهشت می روند.
و انسان هایی که از ما اطاعت نکنند به جهنم می روند.
این انسان های زیرک گفتند که بهشت یک مکان بسیار زیبا و راحت و آزاد هست.
در بهشت هیچ گونه درد و رنجی وجود ندارد.
در بهشت سراسر لذت و خوشی و راحتی وجود دارد.
در بهشت ، انسان هر کار که دلش بخواهد می تواند انجام دهد.
در بهشت هیچ مانع و قانونی وجود ندارد.
آن ها گفتند که در بهشت دختران بسیار زیبایی وجود دارند تا خدمات جنسی ارائه کنند.
پس انسان می تواند در بهشت ، از تمام لذت ها به بهترین وجه استفاده کند.
آن ها گفتند که جهنم یک مکان بسیار ترسناک و مخوف و وحشتناک هست.
در جهنم ، آتش وجود دارد.
همه انسان هایی که به جهنم بروند ، در این آتش خواهند سوخت و زجر خواهند کشید.
و به این ترتیب بود که این انسان های زیرک ، از این میل انسان به داشتن یک خالق و موجود قدرتمند برای جهان هستی ، نهایت استفاده را کردند و یک راه و روش و مکتب خاصی را ایجاد کردند و نام آن را دین گذاشتند.
آن ها گفتند که دین راه خدا هست و همه باید از آن اطاعت و پیروی کنند.
آن ها گفتند که تنها راه سعادت و خوشبختی بشر ، دین است و فقط از طریق اطاعت از دستورات دین ، می توان به سعادت و خوش بختی رسید و به بهشت راه پیدا کرد.
اما موضوع ادیان ، فقط به زمان حیات این انسان های زیرک محدود نشد.
بعد از مرگ این انسان های زیرک ، عده ای از پیروان آنان خود را جانشین پیامبر یا رهبر دینی معرفی کردند و شروع به قانون گذاری و حاکمیت بر مردم کردند.
و به همین ترتیب ، سلسله نسل های رهبران دینی شروع شد که تا امروزه هم وجود دارند.
امروزه ، عده ای از انسان هایی که تشنه ی قدرت و حاکمیت و قانون گذاری بر مردم هستند ، از طریق دین و خدا بر مردم احاطه پیدا می کنند و به راحتی به اهداف خود می رسند.
آن ها خودشان را انسان های کاملا مذهبی و باایمان معرفی می کنند و مردم هم به نام خدا و دین ، گول حرف هایشان را می خورند و مطیع و فرمانبردار آن ها می شوند.
آن ها خودشان را آگاه و متخصص در امور دینی می دانند و به مردم می گویند که در هر زمینه ای ، به آن ها مراجعه کنند و از دستورات آن ها اطاعت کنند.
آسان ترین و راحت ترین راه گول زدن مردم و حاکمیت بر آن ها ، از طریق خدا و دین می باشد.
کشورهای ابرقدرت از طریق دین ، می توانند جوامع و کشورهای دینی را کنترل کنند و تمام سرمایه ها و منابع طبیعی و معادن باارزش آن ها را به تاراج ببرند.
این کشورهای ابرقدرت به عده ای از ساکنان یک کشور و جامعه ی مذهبی ، پول می دهند و آن ها را آموزش دینی می دهند و آن ها را شست و شوی مغزی می دهند.
سپس به آن ها می گویند که در راه خدا و دین ، در جامعه ، وحشت و هرج و مرج ایجاد کنید.
سپس وقتی این انسان های نادان ، در جامعه وحشت و هرج و مرج ایجاد می کنند ، نام آن ها را تروریست می گذارند.
سپس به بهانه ی مبارزه با تروریسم و دفاع از حقوق بشر ، به آن کشور حمله می کنند و به تمام اهداف سیاسی خود می رسند و تمام سرمایه ها و معادن و منابع طبیعی باارزش آن کشور را به تاراج می برند.
اکنون بیاییم نگاهی به تاریخ ادیان بیندازیم.
تاریخ ادیان پر از خرافات دینی ، قدرت طلبی ، خود برتر بینی ، تعصبات دینی ، قتل و کشت و کشتارهای دینی ، خشونت ، ایجاد وحشت ، جنگ و خون ریزی ، قتل عام ، سنگسار کردن ، تجاوز به زنان و کودکان ، نادیده گرفتن حقوق زن و کودک و تجاوز به حقوق حیوانات می باشد.
هیچ گاه این سخن کارل مارکس از حافظه ی تاریخ محو نمی شود :((دین افیون ملت هاست)).
نویسنده: Daniel Nilsson